نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات داد
نویدشاهد- «شهدای غریب» عنوان اثری به قلم «عبدالمجيد رحمانيان» است که خاطراتی از شهدای آزاده را بازگو می کند. اين كتاب روایتی از عاشقانی گمنام است که به اسارت درآمده و غريبانه در خاک دشمن شهید شده اند. در این گزارش خاطراتی دردناک در اردوگاه اسارت، از لحظه شهادت همرزمان که بدون حق دفاع به دست دشمن بعثي به شهادت رسیده اند را می خوانیم که از کتاب «شهدای غریب» اقتباس شده است.
کد خبر: ۵۱۳۰۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۹

معرفی كتاب؛
نوید شاهد - کتاب «اردوگاه‌های ابری» خاطرات تعدادی از آزادگان سرافراز استان ایلام است که به قلم "نورالدین نوراللهی" نویسنده و شاعر توانمند استان، گردآوری و نوشته شده و توسط انتشارات سوره‌های عشق در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۱۳۰۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۶

نوید شاهد_ کلیپ "بازگشت پرستوها " به سفارش بسیج صداوسیمای مرکز خراسان شمالی و معاونت فرهنگی آموزشی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان خراسان شمالی تهیه‌شده که به بیان روایت خاطرات دوران اسارت آزاده سرافراز و جانباز 70 درصد شیروانی «حیدر علی شجاع» می‌پردازد. در ادامه پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد شمارا به دیدن این کلیپ دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۱۳۰۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۶

خاطرات دوران اسارت آزاده بجنوردی "بهروز معادی نسب"؛
نوید شاهد - آزاده بجنوردی "بهروز معادی نسب" در روایتی می‌گوید: «ما امیدی به ایران آمدن نداشتیم. در زمان تبادل اسرا همه گریه می‌کردیم. روز آخر تبادل اسرا به ما نهار ندادند چون سهمیه‌ها تمام‌شده بود ما را به قصر شیرین آوردند. در قصر شیرین هم یک روز به ما چیزی ندادند. از قصر شیرین به باختران و بعد تهران و بعد هم به مشهد رفتیم. ما اصلاً باور نمی‌کردیم که یک‌بار دیگر وارد حرم امام رضا شویم.»
کد خبر: ۵۱۳۰۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۶

نوید شاهد - «چند نفر از کارکنان ایثارگران نیروی هوایی در قصر شیرین پیش من آمدند و گفتند: می‌خواهی با خانواده‌ات تلفنی صحبت کنی؟ پیشنهادی از این بهتر نمی‌شد لذا با کمال میل قبول کردم ...» ادامه این خاطره خواندنی از خلبان سرلشکر شهید "حسین لشگری" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۲۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۵

روایتی خواندنی از آزاده و جانباز کرمانشاهی؛
نوید شاهد- آزاده و جانباز کرمانشاهی از خاطرات دوران اسارت خود اینچنین می گوید: «سطل های پر آب را روی اسرا خالی می کردند و با چوب و چماق بدن خیس بچه ها را می کوبیدند اما شعله های راز و نیاز عاشقانه های بچه ها فروزان تر شد.»
کد خبر: ۵۱۲۹۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۴

نوید شاهد - «خواب دیدم جنگ تمام شده ما را سوار اتوبوس کردند و رفتیم ایران، مردم و کل خانواده به استقبال ما آمده بودند. بعد از کلی تشریفات و مراسم همراه خانواده رفتیم خانه ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات آزاده و جانباز "صفرعلی عالی‌نژاد" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۱۲۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۴

نویدشاهد- «شهدای غریب» عنوان اثری به قلم «عبدالمجيد رحمانيان» است که خاطراتی از شهدای آزاده را بازگو می کند. اين كتاب روایتی از عاشقانی گمنام است که به اسارت درآمده و غريبانه در خاک دشمن شهید شده اند. در این گزارش خاطراتی دردناک در اردوگاه اسارت، از لحظه شهادت همرزمان که بدون حق دفاع به دست دشمن بعثي به شهادت رسیده اند را می خوانیم که از کتاب «شهدای غریب» اقتباس شده است.
کد خبر: ۵۱۲۸۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۴

نویدشاهد- کتاب «سرباز کوچک امام»، شامل خاطرات آزاده سرافراز، مهدی طحانیان، توسط انتشارات دارالمعارف لبنان به زبان عربی ترجمه و در این کشور توزیع شد.
کد خبر: ۵۱۲۸۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۴

خاطره ی آزاده سرافراز «حاج محمد محمدی نژاد» از اسارت
نوید شاهد- آزاده سرافراز محمد محمدی نژاد فرزند نصراله نهم شهریورماه 1347 در شهرستان کوهدشت متولد شد. تحصیلاتش را تا دوم دبیرستان ادامه داد. دانش آموز بود که بیستم خرداد 1364 از طریق بسیج به جبهه اعزام شد و بیست و چهارم مرداد 1364 در منطقه عملیاتی چنگوله به اسارت دشمن بعثی درآمد. دوران اسارت را در اردوگاه رومادیه به سر برد. سرانجام در تاریخ اول شهریور 1369 به میهن اسلامی بازگشت. در ادامه بخشی از خاطرات این آزاده عزیز را می خوانید:
کد خبر: ۵۱۲۸۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۷

نوید شاهد - نخستین فراخوان خاطرات دوران اسارت آزادگان استان البرز و همچنین همسر و فرزندان آنها جمع آوری و به بهترین خاطره بر اساس سبک و موضوع نگارش جوایز اهدا می شود.
کد خبر: ۵۱۲۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۴

نوید شاهد - «ماه محرم بود و آقا سیدعلی‌آقا که در آن زمان ۱۰ سال بیشتر نداشت، شبانه بچه‌های محل را جمع می‌کردند، چایی می‌دادند و نوحه‌خوانی می‌کردند، ولی پاسبان‌های محل اذیت می‌کردند و نمی‌گذاشتند آن‌ها روضه‌خوانی کنند ...» ادامه این خاطره را همزمان با ماه محرم و در آستانه ورود آزادگان به مهین اسلامی از سید آزادگان، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۲۷۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۳

نوید شاهد – در خاطرات آزاده «محمد پیام» از دوران اسارت آمده است: عراقی ها روز عاشورا به داخل اردوگاه آمده و به هر نفر چند سی سی واکسن تزریق کردند که در اثر آن آنقدر دستهایشان درد گرفته بود که نمی توانستند آنها را تکان دهند و بدین صورت بچه ها عاجز از برپایی مراسم سینه زنی اجبارا به خواندن زیارت عاشورا و روضه خوانی اکتفا کردند.
کد خبر: ۵۱۲۷۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۱

نوید شاهد - «هر سال دهه اول محرم با حسن به منزل سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی می‌رفتیم و تعزیه تماشا می‌کردیم. حسن من از ابتدا حسینی بود ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهید "حسن حسین‌پور" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۲۶۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۰

نوید شاهد - دیگر خیلی نگران شدم و به فکر افتادم ، خداحافظی کرد و در آخر کوچه بازهم برگشت وگفت چرا این کوچه امروز خیلی دراز و طولانی شده است. متنی که خواندید قسمتی از خاطره ای از خواهر شهید «كمال مقتدري» بود که تقدیم حضور شما مخاطبان عزیز می شود.
کد خبر: ۵۱۲۶۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۰

گفتگوی تصویری با پدر شهید اصغر عزیزی؛
نوید شاهد- شهید علی اصغر عزیزی یکم فروردین 1334 در روستاي کوزران از توابع شهرستان کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش علي نام داشت. تا چهارم ابتدایي درس خواند. پاسدار بود. 29 دي 1359 در سرپل ذهاب توسط نیروهاي عراقي بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۵۱۲۶۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۴

خاطرات سردار «حسین معروفی» از دوران اسارت(1):
نوید شاهد - سردار «حسین معروفی» پیرامون نحوه اسارت خود می گوید: جنگ تمام شده بود، بهترین دوستانم به شهادت رسیده بودند و دیگر اسارت قطعی شده بود. تقدیر الهی چنین رقم خورده بود که پایان جنگ ۸ ساله، آغاز اسارت ما باشد.
کد خبر: ۵۱۲۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۹

یادداشت؛
نوید شاهد - فرزند شهید محمودی خطاب به پدر خود می نویسد:« پدرعزیزم؛ (من به تو افتخار می کنم، پدر) من افتخار می کنم همچون تو پدری دارم که در روزگار قحطی وجدان، علم سرخ حسینی را بر دوش کشیدی و لبیک گویان ندای هل من ناصر... حسین(ع) را فریاد کردی و مردانگی مردان انقلابی این مرز و بوم را به نامردان و کج اندیشان نمایاندی».
کد خبر: ۵۱۲۵۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۵

گفتگوی تصویری با مادر شهید" سید اسماعیل نقیب زاده"؛
نوید شاهد- شهید" سید اسماعیل نقیب زاده "یکم مهر 1344 در شهرستان کرمانشاه به دنیا آمد. دانش آموز دوم راهنمایي بود. یازدهم دی ماه 1357 در زادگاهش هنگام تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۱۲۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۹

برگرفته از کتاب روز‌های بی‌آینه؛
نوید شاهد - «علی از این همه رفت‌وآمدم به منزل آزاده‌ها و شنیدن جواب‌های مشابه خسته شده بود. یک روز گفت مامان بسه دیگه خودت می‌فهمی رفتارهات عصبی و غیرارادی شده است. علی راست می‌گفت طوری شده بود که کاری نداشتم آیا این آزاده خلبان بوده، جزو نیروی هوایی بوده یا نه ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی حواء (منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید "حسین لشگری" است که همزمان با سالروز شهادت این شهید بزرگوار تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۱۲۵۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۹