دخترش که به دنیا آمد تلفنی به او خبر دادیم و او رفته بود داخل شهر، شیرینی خریده و در جمع رزمندگان پخش کرده بود... آنچه میخوانید بخشی از خاطرات مادر شهید «سید احمد طباطبایی زوارهای» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۶۹۹۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۲
همسر شهید "محمد پژگاله" در خاطره ای می گوید: ساعت 15:23 دقیقه پنج شنبه شب 14 اسفند 1365 بود است . امشب عجیب دلم گرفته است و بغضی سنگین گلویم را می فشارد . باران هم شروع شده و آسمان عقده هایش را خالی می کند...
کد خبر: ۴۶۹۸۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۷
یکی از نزدیکان شهید "محمد پژگاله" در خاطره ای می نویسد: محمد عزیز قبل از شهادتش دو عدد نوار 90 دقیقه ای برایم آورد و گفت : محسن جان ، چون ضبط شما خوب ضبط می کند این دو نوار را بگیر و برایم نوحه های کویتی پور را ضبط کن...
کد خبر: ۴۶۹۸۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۴
خواهر شهید "محمد پژگاله" در خاطره ای می نویسد: در اردیبهشت سال 1366 ، چهار ماهه باردار بودم و چون فرزند اولم دختر بود دوست داشتم این فرزندم پسر باشد و حتی نذر کرده و به حضرت ابوالفضل (ع) نیز متوسل شده بودم .
کد خبر: ۴۶۹۸۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۱
در دو کتاب مصاحبه تاریخ شفاهی ارتش آمریکا با فرماندهان سابق گارد ریاست جمهوری ارتش صدام به شخصی ایرانی برخورد میکنیم که دلیل اصلی برکناری بزرگترین مغز اطلاعاتی ارتش عراق است...
کد خبر: ۴۶۹۸۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۴
مادر شهید "محمد پژگاله" در خاطره ای می گوید: در تابستان سال 1369 زمانی که در شهرستان کازرون ساکن بودیم ، شبی خواب دیدم که "محمد" با لباس سپاه به خانه آمد و رو به من کرد و گفت : "مادر جان، زیارتگاه سید علاء الدین حسین(ع) به چند عدد لامپ احتیاج دارد...
کد خبر: ۴۶۹۸۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۳
خاطراتی پیرامون شهید «علی ژاله»؛
شهید «علی ژاله» هميشه تأكيد ميكرد: «مواظب حجابت باش. آن را يك ارزش بدان. حجاب براي زن متانت ميآورد.شخصيت زن در گرو حجاب است. پس كاملاً مواظب باش.»
کد خبر: ۴۶۹۸۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۲
نزدیک من شد و گفت: این چیه سر کردی؟... به جای این چادر سیاه، از دیگران یاد بگیر و روسری سر کن!... ادامه این خاطره خواندنی از خواهر شهید« ابوالفضل خوئینی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۶۹۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۱
روایتی از ترور رایزن فرهنگی ایران در پاکستان
شهید گنجی در روزهایی که در تدارک برگشت به کشور بود توسط نویسندگان، شاعران و خبرنگاران به مراسمی برای تودیعش دعوت شد که وداعش با این جهان را رقم زد.
کد خبر: ۴۶۹۸۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۱
بخش سوم نیز دو مصاحبه با دو نیروی خارجی داعش است که زمانی در پایتخت دولت وحشت زندگی میکردهاند. کتاب زندگی زیر پرچم داعش به ترجمه وحید خضاب توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
کد خبر: ۴۶۹۸۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۱
با موضوع ۷۲ غواص عملیات کربلای ۴
در آستانه سالروز عملیات کربلای ۴ اثر جدید حمید حسام با موضوع ۷۲ غواص این عملیات به زودی توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار میشود.
کد خبر: ۴۶۹۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۱
معرفی کتاب؛
این کتاب مجموعه داستان نوجوانان است که در 68 صفحه به روایتگری پنج داستان بر اساس خاطرات پنج تن از شهدای استان فارس می پردازد.
کد خبر: ۴۶۹۷۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۳۰
تب بچه ام جگرم را می سوزاند. یک روز با گریه به همسرم گفتم:«مرد! همین طور می خوای دست روی دست بگذاری و پرپر شدن بچه رو تماشا کنی؟ ببریمش یک جای دیگه...چه می دونم...» آن بار پیش دکتر دیگری بردیمش. او آب پاکی را روی دست ما ریخت و گفت:«آقای عموزاده! بچه ات دیگه خوب بشو نیست. بی خودی خودتو علاف نکن!». آنچه خواندید بخشی از خاطرات مادر شهید "داور عموزاده" است. نوید شاهد سمنان شما را به خواندن این خاطره دعوت می کند.
کد خبر: ۴۶۹۷۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۲
آنچه میخوانید بخشی از خاطرات آزاده و جانباز 50 درصد "صفرعلی عالینژاد" با عنوان «قوطی شکر» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۶۹۷۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۳۰
صدای در که اومد، مهدیه کوچولو بدو بدو در رو باز کرد. پشت سر اون، مریم به سرعت خودشو از آشپزخانه به در رسوند، حسین آقا بود. صدایِ شادیِ مهدیه فضا رو پر کرد... در ادامه برشی از کتاب «اشک و لبخند» را می خوانید.
کد خبر: ۴۶۹۷۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۳۰
جانباز «محمد نائینی محمدی» گفت: ظهر عاشورا محشری به پا شد که نگو. خون حسینی در زگ های سپاهیان اسلام به یکباره به جوش آمد. آنان که ندای: «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان را شنیده و پا در میدان بلا نهاده بودند.
کد خبر: ۴۶۹۷۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۳۰
شهید "شاپور شهند" از شهدای ارومیه است که سال 1380 در حین درگیری با اشرار به شهادت رسید. آنچه می بینید خاطراتی است که مادر این شهید گرانقدر از فرزند شهیدش ارائه داده است.
کد خبر: ۴۶۹۷۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۳۰
خاطراتی پیرامون شهید «غلامحسین خزاعی»؛
غلامحسین در حالي كه به شدت مي گريست، گفت: « اين آخرين دعاي سماتي است كه ميخوانيم. ديگر زنده نميمانيم. ديگر شهيد مي شويم. بيائيد با اين دعا جواز شهادت را بگيريم.» خيلي بي تابي كرد و عاقبت مجوز شهادت را گرفت.
کد خبر: ۴۶۹۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۸
«موقع شهادت پدر سن کمی داشتم.احساس می کردم دیگر آن انتظارهای شیرین برای آمدنش تکرار نخواهد شد. دیگر موقع امتحانات کسی نیست که دلسوزانه پاسخ سوالاتم را بدهد و دیگر گوش هایم شنوای نصایحش نخواهد بود... » آنچه خواندید بخشی از خاطرات فرزند شهید "غلامحسین طاهری" است. نوید شاهد سمنان همزمان با سالگرد شهادت خاطراتی از این شهید بزرگوار را برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۴۶۹۷۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۳۰
گفتم: آقا حجت! تعداد تانکها خیلی زیاد است، یک لبخندی زد و گفت: اشکال ندارد خودشان میروند، خدا با ماست. تو فقط مواظب نفراتشان باش... آنچه میخوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «حجتالله صنعتکار آهنگریفرد» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۶۹۶۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۸