از کتاب وصیت نامه کامل شهدای استان سمنان
مطالعه زياد كن و قرآن را خوب بخوان و نماز و روزهات را يادت نرود
کد خبر: ۳۹۶۰۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۷
خاطرات شفاهی شهدای گمنام (18)
حجم آتش دشمن به قدری وسیع بود که کسی قادر به کمک نبود. همانجا در دام بعثی ها افتادیم. پیرمرد تا مدتی نمی توانست غذا بخورد. اما خیلی به بچه ها روحیه می داد. با دیدن او فراموش می کردیم که اسیر جنگی هستیم.
کد خبر: ۳۹۶۰۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
سردار شهید ابراهیم ناطقی در سالروز شهادت
او زمانی که غرق در حضور معبود در سجده بود، ترکش خصمانه از سوی اهریمنان فرق او را مانند فرق مولایش علی (ع) شکافت. پیکر مطهّر ایشان را در امام زاده بی بی سکینه (س) با احترام به خاک سپردند.
کد خبر: ۳۹۶۰۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
یادواره شهید ابراهیم تنیده
سومین یادواره شهید ابراهیم تنیده در تاریخ 9 دیماه 1395 در روستای سرخنگی با حضور خانواده محترم این شهید ، مدیر کل بنباد شهید و امور ایثارگران استان هرمزگان ، مسئولین استانی و اقشار مختلف مردم برگزار گردید .
کد خبر: ۳۹۵۶۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۸
خاطرات شفاهی شهدای گمنام (14)
ابراهیم مسئول جبهه میانی عملیات بود. نیمه های شب با بی سیم تماسی گرفتم و گفتم: داش ابرام چه خبرا؟
کد خبر: ۳۹۵۵۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۵
خاطرات شفاهی شهدای گمنام (13)
برای شناسایی به عمق مواضع دشمن رفتیم. با عبور از ارتفاعات به منطقه «دشت گیلان» رسیدیم. منطقه دارای دو جاده نظامی بود که شدیدا حفاظت می شد.
کد خبر: ۳۹۵۵۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۵
شهدای امروز چهاردهم دی ماه
در مورد اخلاق و خصوصیات روحی وی هر چه بگوییم کم گفتهایم اخلاق بسیار خوبی داشتند متواضع بودند و از مشکلات و مصائب زندگی هیچگاه گلایهای نداشتند و همیشه شکرگزار خداوند بودند.
کد خبر: ۳۹۵۵۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۴
آن روز براي مأموريت ابراهيم، همراه او بودم و به اتفاق فرزند شيرخوارم، با هم به مريوان ميرفتيم. مينيبوس گردنة آرندان را به زحمت پشت سر ميگذاشت و پيش ميرفت.....
کد خبر: ۳۹۵۴۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۲
سردار شهيد ابراهيم احمدي در مبارزات قهرمانانه امت اسلامي در ايام شكوهمند انقلاب حضوري چشمگير داشت و خانة كوچكشان پايگاه فعاليتهاي سياسي بود . با آنكه خانواده از چند و چون كارهاي او آگاهي نداشتند در تمام فعاليتهاي انقلابي شركت داشته و از هيچكوششي در جهت برپائي نظام مقدس اسلامي دريغ نداشت .
کد خبر: ۳۹۵۱۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۶
ابوالفتح مومن پژوهشگر و نویسنده حوزه دفاع مقدس:
کتاب "درد شیرین" بر گرفته از خاطرات 5 تن از جانبازان 8 سال دفاع مقدس و از رزمندگان استان همدان است که زندگی هر کدام از این جانبازان بالای 70 درصد، دارای نکات جالب، خاطره انگیز، منحصر به فرد و مملو از مظلومیت، صبوری و حس ایثار و شهادت است.
کد خبر: ۳۹۵۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۵
به فکر ایتام و فقرا بود.
مدتی بعد از شهادت او تنها پسرش متولد شد، پسری که هیچگاه روی پدر را ندید.
کد خبر: ۳۹۵۱۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۵
از پیشکسوتان فنی هوایی هوانیروز بود که در سال 1342 در ارتش استخدام شد.
کد خبر: ۳۹۴۷۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۲۴
ایشان در سال 1338 در خانواده ای متدین و مذهبی بدنیا آمد. دوران ابتدائی را در 15 خرداد و دبیرستان را در همت و رشته ریاضی تحصیل کردند و در سال 1357 موفق به کسب مدرک دیپلم ریاضی شدند.
کد خبر: ۳۹۴۶۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۲۲
خاطرات شفاهی شهدا گمنام (4)
تمام بدنش آثار شکنجه بود. آثاری بود به جامانده از زندانهای ساواک. سال 58 و از روز اول درگیریهای کردستان به مریوان آمد. فرماندهی سپاه آنجا را به عهده گرفت.
کد خبر: ۳۹۴۴۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۷
خاطرات شفاهی شهدای گمنام (3)
سالهای اول دهه پنجاه را فراموش نمی کنم. مسابقات قهرمان کشتی جوانان بود. ابراهیم در اوج آمادگی به سر می برد. وزن هفتاد و چهارکیلو. در مسابقات قهرمانی تهران همه حریفان را از پیش رو برداشت. بیشتر آنها را با ضربه فنی!
کد خبر: ۳۹۴۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۷
کد خبر: ۳۹۴۳۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۶
به مناسبت سالروز دانشجو
به مادرش سفارش مي كند كه شما از بقيه مادرهاي شهدا برتر نيستيد. بايد مانند آنها صبور باشيد.
کد خبر: ۳۹۴۳۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۶
روزشمار تولد شهدای هرمزگان - دوازدهم آذرماه
شهادت واژه ای است که به ما صحیح زیستن و صحیح جنگیدن را یاد میدهد .
کد خبر: ۳۹۴۳۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۶
علی رضا فیروزی در سال 1345 در شهرستان فسا متولد شد. از همان اوان کودکی علاقه ی زیادی به فعالیت های هنری داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی زندگی وی نیز روح دیگری گرفت و همه ی هم و غم خود را در خدمت به انقلاب و تعالی اهداف آن به کار بست.
کد خبر: ۳۹۴۲۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۵
حمید را یادت هست ننه، چند بار او را دیده ای. هر بار که می آمد مرخصی، نامه های بچه ها را می آورد. خانه شان دو سه کوچه پایینتر از ما بود. آخرین بار نامه من و قاسم را که برایت آورده بود، یک سیب رسیده تعارفش کرده بودی.
کد خبر: ۳۹۴۲۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۴