خاطرات قائم مقام فرمانده سپاه اشنويه
در پاكسازي اشنويه از لوث وجود ضدانقلاب و اشرار به عنوان فرمانده عمليات در اشنويه خدمت می کرد و سپس با حفظ سمت به عنوان قائم مقام سپاه اشنويه در آن منطقه محروم ادامه خدمت داد.
کد خبر: ۴۳۰۷۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷
خاطرات اباذر حسنی از قائم مقام فرمانده سپاه اشنويه
تشنه شهادت بود و روحيه شهادت طلبي در اعماق وجودش موج مي زد. صبر و بردباري يوسف وصف ناپذير است، او در عمليات ها چنان صبورانه و شجاعانه عمل مي كرد كه گويي وعده ديدار داشت.
کد خبر: ۴۳۰۷۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷
خاطره نرگس سلطان بيگي (فرزند شهید) به روایت از مادر
مردی شجاع و دلاور که باگشت زنی های دائمی خود و با کنترل و رسیدگی، تمام منطقه را از وجود اشرار امن کرده بود.
کد خبر: ۴۳۰۶۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷
گفتم برای درمان به تهران می روی؟ گفت نه به جبهه می روم گفتم با این زخم؟ گفت به من احتیاج دارند، که با همان رفتن بود که شهید شده بود و لبخند بر لبش بود.
کد خبر: ۴۳۰۵۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
خاطراتی پیرامون شهید ابراهیم هندوزاده؛
از آن طرف هم نيروهاي خودي شروع به تير اندازي کردند، از هر دو طرف به سوي ما تيراندازي مي شد. به زحمت خودمان را نزديك خط رسانيدم و با فرياد و سر و صدا بچهها را متوجه كرديم.
کد خبر: ۴۳۰۵۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۵
شهدای رمضان
او فرشته بیپر بود در میان انسانها، یعنی بهشت حق او بود، جز بهشت چیزی نمیتواند ارزش خونبهای محمودها باشد.
کد خبر: ۴۳۰۵۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷
سيد حسن هميشه شعار راه قدس از كربلا مي گذرد را سرلوحه ي كار خود قرار داده بود و مي گفت: ابتدا بايد كشور خود را از دست دشمن متجاوز درآوريم و در كربلا به هم رسيم و به قدس مي رويم تا مردم فلسطين را ا ز دست اسرائيل متجاوز نجات دهيم و هيچ مسلماني را زير ظلم و ستم نبينيم
کد خبر: ۴۳۰۵۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷
شهید ابوالفضل فرخ منش
ز نهضت سوادآموزی کامیاران یک سری کتابهای نهضت را تهیه کردم. ده پانزده روزی با او کار کردم.
خیلی علاقه نشان میداد در مدت کوتاهی خواندن قرآن را یاد گرفت.
کد خبر: ۴۳۰۵۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷
خاطرات;
شهيد محمد رضا رزمي در سال 1351 در خانواده اي مذهبی در روستاي درودگاه ديده به جهان گشود..وي در تاريخ 64/5/23 به عضويت پايگاه مقاومت امام موسي بن جعفر (ع) برازجان درآمد و يكي از اعضاي فعال و پرتلاش اين پايگاه شد.سرانجام در مشهد شلمچه منطقه عملياتي كربلاي پنج به ديدار معشوق نايل گرديد.
کد خبر: ۴۳۰۴۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
انتشار همزمان با سالروز شهادت
هجدهم اردیبهشت 1343، در شهرستان مشهد دیده به جهان گشود. پدرش سید علی، روحانی بود
کد خبر: ۴۳۰۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین ترنجی
وقتی اومدیم تو این خونه خواب دیدم میگه مامان من درها رو باز کردم . اومدم کمک تون کنم . تو خواب فکر میکنم داره با ما زندگی میکنه . بچه ی خوب ومودب وآقایی بود . خیلی به ما محبت می کرد .
کد خبر: ۴۳۰۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
انتشار همزمان با سالروز شهادت
پانزدهم آبان 1339، در شهرستان مشهد به دنیا آمد. پدرش محمدهاشم، پلیس بود و مادرش زهرا نام داشت
کد خبر: ۴۳۰۳۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
یک روز پرسيدم : « اکبر آقا چرا روزه مي گيري ؟!» گفت : « جيـرهي غذايي چه کسي را بخورم ؟ غذاي جبهه حق مردم است، نمي توانم بخورم .»
کد خبر: ۴۳۰۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۱
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین بابایی
من هم که اطلاع نداشتم ووقتی شنیدم ، همون جا نشستم روی زمین وبیهوش شدم . خانم ها گفته بود . این مادر شهید حسین هست . چرا زودتر بهشون خبر ندادن ، الان اگر سکته میکرد چی ؟
هنوز نماز عشاء رو نخونده بودیم که خبر دادند ومن وآوردن خونه . به خواهر وبرادرهاش که تو خونه بودند گفتم وهمه شروع کردند به گریه کردن .
برادرشهید تو ورامین خیاط بود وهمراه عموش اومد . پدرش هم نیمه شب اومد خونه .
کد خبر: ۴۳۰۲۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۱
شهید مصطفی فدائی
پیش از آنکه مصطفی بیاید، ما فقط ظهرها نماز جماعت داشتیم. کم کم نمازهای مغرب و عشا هم جماعت شد و بعد از مدتی نمازهای صبح هم همین طور. رفتارش طوری بود که بدون اینکه به کسی تکلیف کند، بچّه ها میفهمیدند باید چکار کنند.
کد خبر: ۴۳۰۲۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۱
خاطرات منتشر نشده «سردار خطیب» از زبان دوستان و آشنایان
به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت شهید« حجت الاسلام والمسلمین شیخ عباس شیرازی»، خاطراتی از این شهید را مرور می کنیم:
کد خبر: ۴۳۰۲۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۰
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین اشرفی
گفت ، مامان دیگه نمیخوام بهت دورغ بگم . من دارم میرم جبهه . من هم شروع کردم به گریه . گفت ، مامان انقدر بی تابی کردی که از همسایه ها هم خداحافظی نکردم . میگفت ، اگر بلد بودی و میومدی شاهرود . میدیدی که مادر ها چون بچه هاشون از ماشین جا موندند گریه میکنند اونوقت تو برای رفتنم گریه میکنی . بهش گفتم ، برو پسرم خدا به همراهت . کاپشن پدرش و پوشیده بود ولی براش تنگ شده بود . خیلی خوش و قد وبالا شده بود . همسایه نبودند که خداحافظی کنه . من هم گریه نکردم . بغلش کردم و رفت .
کد خبر: ۴۳۰۱۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۰
شهید علی باقري،سيزدهم آذر 1347، در روستاي شيرآباد از توابع شهرستان طبس به دنيا آمد. پدرش محمد، پاسدار و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. هفتم مهر 1365، در جزيره مجنون عراق بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهداي امامزاده شهرستان زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۴۳۰۱۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۰
شهید احمد (عباس) فخاریان
گفت:«وظیفه به من حکم میکنه که بهشون تذکر بدم».
هرکاری کردم قبول نکرد. رفت و با آنها صحبت کرد. نمیدانم ترسیدند یا واقعاً پشیمان شدند. حرفهای عباس را قبول کردند. چون چند دقیقه بعد بساطشان را جمع کردند.
کد خبر: ۴۳۰۱۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۰
خاطراتی از فرمانده گردان علی ابن ابیطالب علیه السلام، شهید جهانگیر نویدی
گریه هایش بيانگر سوز و عشق دروني شهيد به معنويت و امام حسين(ع) و نشانگر معنويت بالا و اعتقاد قوي شهيد بود كه در دل مي سوخت و اشك از چشمانش جاري مي گرديد.
کد خبر: ۴۳۰۱۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۰