شهید علی اصغر نبئی در سی و یکم شهریور در منطقه فکه به شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۲۵۳۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۲۰
صبح عاشوراي سال 1359 به ما دستور دادند که در ارتفاعات مشرف بر سومار تظاهر به تک کنيم، به سنگرهاي برادران ارتش رسيديم، آنها از طرف بنيصدر ملعون دستور داشتند تا با ما همکاري نكنند با وجود اين، قرار شد با آتش تهيه از ما پشتيباني کنند.
کد خبر: ۴۲۵۲۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۲۰
شهید علی طاهریان
می گفت:«بهترین چیزی بود که تونستم پیدا کنم.کتاب غذای روحه. فقط که نباید به جسم مون برسیم».
کد خبر: ۴۲۵۲۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۹
آلبوم خاطرات شهید حجت الله آراسته
کد خبر: ۴۲۵۲۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۹
از خدمت به خانواده شهدا تا شهادت در مرصاد
پسرم روزی دوبار میومد از ما سر میزد . میگفت ، بابا جان این ها خانواده شهید هستند و خیلی به گردن ما حق دارند . الان هم هستند ، آقای دماوندی که خانمش هم کارمند بنیاد شهید هست .
کد خبر: ۴۲۵۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۹
شهید امیر محبی در یکم اسفند ماه 1359 در جاده ماهشهر - آبادان بر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۲۵۱۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۸
نوید شاهد یزد: مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد با اشاره به فعالیت های فرهنگی در راستای ترویج فرهنگ شهادت گفت: در این ارتباط تهیه و ثبت خاطره 442 خانواده شهید استان در سال 1396 پایان یافت.
کد خبر: ۴۲۵۱۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۸
خاطرات;
شهید عسکر مغدانی در روستاي كوچك آبكش ،در سال 1345 خورشيدي دیده به جهان گشود.با آغاز سن مشموليت به خدمت مقدس سربازي رفت.به عنوان پاسدار وظيفه به خرمشهر اعزام شد تا در صفوف رزمندگان دفاع مقدس به حراست از ميهن اسلامي بپردازد.سرانجام در هنگامه عمليات كربلاي 8 در حالي كه مشغول نگهداري از چند اسير عراقي بود به قافله شهداي جاودان پيوست.
کد خبر: ۴۲۵۱۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۸
ابراهيم گفت:« ماندن اجباري نيست. حالا که نميخواهد، خودم او را از منطقهي درگيري خارج ميکنم.» ماشين سيمرغ را آورد. کاليبر 50 را روي آن گذاشت. پشت کاليبر رفت و به راننده گفت: « ماشين را روشن کن. دنبال سيمرغ بيا.» راننده و ماشين را از منطقهي خطر خارج کرد.
کد خبر: ۴۲۵۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۷
خاطرات;
شهید قاسم هندی زاده در سال 1326 د بوشهر متولد شد.که همیشه از حکومت ننگین پهلوی ناراضی بود و باعت شد در آخر به جبهه جنگ رود و درعملیات والفجر در تاریخ 1362/1/5 به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۲۵۰۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۶
خاطرات یونس نوروزی – همرزم شهید محمدرضا خاطری؛
محمدرضا که درست کنار من قرار داشت با صدای بلند شعار ( شهیدان زنده اند... ) را تکرار می کرد و با هر شعاری سر خود را از سنگر بیرون می آورد. در ششمین مورد که قصد شلیک داشت، همان لحظه که سر خود را از سنگر بیرون برده بود پیشانی اش مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
کد خبر: ۴۲۴۹۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۴
چند روایتی خواندنی از نزدیکان شهید غلامرضا استادفینی
چند روز آموزش شروع شد که ما از آنها جدا شدیم وقتی میخواستیم به عملیات برویم رضا به من گفت فکر میکنم که این آخرین بار باشد که همدیگر را می بینیم من فکر می کردم در مورد شهادت من صحبت می کند ولی .........
کد خبر: ۴۲۴۸۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۳
مهدی گفت: مگر ما مُرده باشیم که آنها بتوانند پایشان را به خانوک بگذارند؛ چه برسد به اینکه بخواهند سر و صدا به پا کنند.
کد خبر: ۴۲۴۸۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۲
خاطرات صفر بساطی- برادر شهید مصطفی بساطی؛
ناگهان همه جا تاریک شد. آتش، سیاه چادرها را به خاکستر تبدیل کرده بود. وقتی که به خودم آمدم، پدرم را دیدم که جنازه مادر و برادرم را کنار هم گذاشت.قاصدک ها به آسمان رفتند تا قاصد استقامت باشند.
کد خبر: ۴۲۴۸۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۰
شهید سید مسعود طاهری
بلند شد نماز بخواند. دید همه نشسته اند و کسی از جا بلند نمی شود. از همه مهمانها خواست که آماده شوند برای نماز جماعت. همه هاج و واج به هم نگاه می کردند. نماز جماعت در مجلس عروسی؟ عجیب بود. سابقه نداشت
کد خبر: ۴۲۴۷۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۰
وقتي حسين به عنوان فرمانده گردان عاشورا معرفي شد، فقط هجده سالش بود، از گوشه و کنار زمزمه هايي بلند شد که فرمانده گردان کم تجربه است، جوان است، سابقه ي کارش کم است.
کد خبر: ۴۲۴۷۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۸
شهید فروردین ماه
شهید محمد باقر احمدی فرزند مهدی در سال 1348 در روستای ابرجس قم دیده به جهان گشود و در فروردین ماه سال 1366 در عملیات کربلای 5 در شلمچه به مقام والای شهادت نائل گردید.
کد خبر: ۴۲۴۷۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۸
در سالروز شهادت منتشر می شود
نهم شهریور 1331، در روستای فرگ از توابع شهرستان کاشمر به دنیا آمد. پدرش سیدمرتضی (فوت 1351) و مادرش فاطمه (فوت 1354) نام داشت
کد خبر: ۴۲۴۶۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶
خاطرات بانو علی میرزایی- خواهر شهید سلمان علی میرزایی؛
زنان و کودکان زیادی پاهایشان به خاطر راه رفتن زخمی شده بودند شهید با دیدن این وضع همه ی همرزمانش را راضی می کند که حدود 15 کیلومتر را پیاده روی کنند و زنان و بچه های پیاده را سوار ما شین می کند خود نیز در این عملیات شیمیایی می شوند.
کد خبر: ۴۲۴۶۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶
خاطرات محمد گودینی- همرزم شهید حسین پورحسابی؛
به خاطر اصابت ترکش زیر جناق سینه اش پارگی به وجود آمده بود. روزهای اول من از این موضوع خبر نداشتم اما بعدها که دیدم گاهی از درد به خود می پیچید، متوجه شدم.
کد خبر: ۴۲۴۶۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶