نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره شهید
مادر شهید "خلیل نقدزاده" چنین می‌گوید: یک مدت طولانی بعد از رفتنش به جبهه ۱۵ روز به مرخصی آمد. گفتم: خلیل چه شد که آمدی؟ گفت نمی خواستم بیایم.
کد خبر: ۴۷۴۰۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۵

گفتم: مش قاسم پات نسوزه، گفت: به شما گفتم که شیعه حضرت علی(ع) نمی‌سوزه ...
کد خبر: ۴۷۴۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳

برادر و همرزم شهید "رستم قنبری" می گوید: « برادرم شب عملیات خواب دیده بود یک نفر با عبای سبز رنگ به او می گوید بیا تا تو را غسل شهادت بدهم. » ادامه این خاطره جذاب را در نوید شاهد ایلام بخوانید.
کد خبر: ۴۷۳۱۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

پدر شهید "حسین حیدری" با ذکر خاطره ای از فرزندش می گوید:« او عشق بسیاری برای رفتن به جبهه داشت.هنوز دو تا از امتحاناتش باقی مانده بود،یک روز که برای امتحانات به رودان رفته بود،همانجا تبلیغات جبهه را دیده بود، آن روزها برادرش تازه زخمی از جبهه برگشته بود و ما درگیر او بودیم .خلاصه اینکه حسین با دیدن حال و هوای جبهه بدون اینکه خبری به ما بدهد خودش عازم شده بود.»
کد خبر: ۴۷۲۹۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۳

«من و محمدرضا تصمیم گرفتیم از کارشان سر در بیاوریم. دوربین عکاسی را برداشتیم و رفتیم دنبالشان به بهانه عکس یادگاری گرفتن. آنها از تپه ای بالا و به پشت آن رفتند. بالای سرشان که رسیدیم، چیز عجیبی دیدیم. قبری کنده بودند و داشتند زیارت عاشورا می خواندند...» ادامه این خاطره از همرزم شهید"سیدرضا کیا" را در پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد سمنان بخوانید.
کد خبر: ۴۷۲۳۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۳

مجموعه خاطرات شهید «شعبانعلی نژادفلاح»
شهید «شعبانعلی نژادفلاح» از شهدای دوران دفاع مقدس است که از او دست‌نوشته‌ها و خاطرات خودنگاری به یادگار مانده است. نوید شاهد البرز در سالگرد شهادتش این خاطرات را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۴۷۱۶۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۴

مجموعه خاطرات شهید «شعبانعلی نژادفلاح»؛
شهید «شعبانعلی نژادفلاح» از شهدای دوران دفاع مقدس است که از او دست‌نوشته‌ها و خاطرات خودنگاری به یادگار مانده است. نوید شاهد البرز در سالگرد شهادتش این خاطرات را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۴۷۱۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۴

«او مثل پدري که هر چه دارد در راه بچه هایش ایثار می کند و کم نمی گذارد، عمل می کرد. هر کاري می کرد برگرفته از اخلاق اسلامی و الگویی براي ما جوانترها بود. » آنچه خواندید،به نقل از همرزم شهید "عبدالله شهروی" است. در ادامه، خاطراتی از رفتار پدرانه این شهید گرانقدر به حضورتان تقدیم می گردد.
کد خبر: ۴۷۱۶۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۴

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(31)
خواهر شهید "اکبر منصوری" می‌گوید: هرگاه مشكلى براى كسى پيش می آمد با كمال رضايت مسئله را حل مى‏ كرد و مى ‏گفت: "براى من تفاوتى ندارد اين فرد برادرم باشد يا غريبه، من در برابر خداوند مسئول هستم فرقى بين غريبه و آشنا نيست."
کد خبر: ۴۷۱۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۳

نوید شاهدسمنان درسالروز شهادت شهید"حسین یحیایی" خاطره ای از ایشان را برای علاقمندان منتشر می کند.این خاطره از محمد اسماعیل زاده، همکار شهید است که از حضورتان می گذرد.
کد خبر: ۴۷۱۵۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۳

« گفتم: حسین! امشبه رو کوتاه بیا و نرو! کبریت را از من گرفت. بعد از این که چراغ را روشن کرد، گفت: محمودآقا ! فکر نمی کنی تاریکی جهل بدتر از تاریکی هوا باشه؟...» ادامه این خاطره از همکار شهید «حسین یحیایی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان سمنان بخوانید.
کد خبر: ۴۷۱۵۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۳

نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت شهید "محمدرضا جعفری"، خاطراتی به نقل از همسر ایشان را برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۴۷۱۰۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

فرزند شهید "خداداد حمیلی" می گوید: « یک روز که پدر حماسه دلاوری رزمندگان را برایم تعریف می کرد از من خواست تا یک باغ پر از گل لاله نقاشی کنم بعد از رنگ آمیزی و مرتب کردن نقاشی، او به یکی از گل ها بیشتر خیره شد...» ادامه این خاطره زیبا را در نوید شاهد ایلام بخوانید.
کد خبر: ۴۷۰۳۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۹

شهید "علی اکبر براتی" از شهدای تحصیل کرده شهرستان دامغان است که تاریخ تولد و شهادتش در دی ماه ثبت شده است. به همین مناسبت نوید شاهد سمنان، خاطره ای از این شهید عزیز را تقدیم علاقه مندان می کند.
کد خبر: ۴۷۰۳۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۹

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(27)
خواهر شهید یعقوبعلی محمدی نقل می کند: آنقدر به فكر جبهه بود كه يك بار زخمى شده و در خانه به خواب رفته بود، ديدم در خواب مى ‏گويد، "عجله كنيد، نيروها حركت كرده‏ اند، شما عقب مانده ‏ايد."
کد خبر: ۴۷۰۰۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۴

برادر شهید " علی خانزادی" می گوید: وقتی من و علی با هم در حال آماده باش برای اعزام به جبهه بودیم پدرم که خود نیز بسیجی بود به ما پیوست اما از اینکه ما هر سه به عملیات اعزام شویم نگران بود و اصرار داشت دو نفر از ما به خانه برگردد. علی با آن عظمت روح که خطر استکبار را حس کرده بود با بر خوردی لطیف و زیبا اما استوار و ثابت قدم گفت :پدرجان ای کاش ده پسر داشتید تا همه شان خالصانه در جنگ علیه دشمنان اسلام شرکت کنند. او به واقع یک بسیجی مخلص بود.
کد خبر: ۴۶۹۶۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۷

محمدرضا فیض اللهی همرزم شهید"یادگار امیدی"می گوید:ای کاش شجاعت و دلاوری حاج یادگار را از زبان دشمنانش که با او روبه رو می شدند و یا از زبان همرزمان شهیدش شنید. خاطراتی که که من از او به یاد دارم مربوط به سال های جنگ است.وقتی غروب ها با گروه عملیات به سمت کمین های عراق حرکت می کردند و از دیدگان همه ما محو می شدند و بعد قبل از اذان صبح به قرارگاه بر می گشتند و حرکات و صحبت های عراقی ها را بازگو می کردند و همه گروه با هم می خندیدند، هرگز فراموشم نخواهد شد.رهایی خاطره جالب از رها بودن بودن شهید"یادگار امیدی" از قید و بند دنیاست که برای علاقمندان در سایت نوید شاهد ایلام منتشر شد.
کد خبر: ۴۶۹۴۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۵

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(24)
همسر شهید "محمدرضا فتحی" می گوید: با گذشت زمان بيش از پيش متحول مى ‏شد، به ويژه بعد از جنگ تغييرات زيادى كرده بود. به نحوى كه وقتى به خانه مى ‏آمد، چهره ‏اى متبسم داشت، همواره به ياد جنگ بود و بيشتر اوقاتش را در جبهه سپرى مى ‏كرد.
کد خبر: ۴۶۹۰۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۴

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(19)
زمانى كه پيشنهاد ساختن راه روستای ینگجه مطرح شد گروهى به دليل مسائل مالى با آن مخالفت كردند. اما شهید "رضا زلفخانی" اولين قدم را برداشت و حلقه ازدواج خود را براى شروع كار تقديم كرد.
کد خبر: ۴۶۸۳۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۳

از شهید «محمد رضایی» مناجات نامه کوتاهی به یادگار مانده است که نوید شاهد البرز آن را در سالگرد شهادتش منتشر می‌کند.
کد خبر: ۴۶۸۲۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۱