«پرسیدم: قمقمهات را چرا آب نمیکنی؟ گفت برای چه پر کنم، من مطمئنم که به خوردن آب نمیرسم ...» متن کامل این خاطره خواندنی را همزمان با سالروز شهادت شهید "قاسم شکیبزاده" در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۷۹۳۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۰
شهيد"عبدالحسین عمرانى" از شهدای فرهنگی شهرستان میناب در استان هرمزگان است. او در دوران حیات پربرکش علاوه بر تدریس علاقه فراوانی به فعالیت های فرهنگی ،مذهبی و اجتماعی در زادگاهش داشت. در ادامه بخشی از فعالیت های فرهنگی این شهید سرافراز را در نوید شاهد هرمزگان بخوانید.
کد خبر: ۴۷۸۸۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۲
همرزم شهيد"علی پرک" در بيان خاطره ای از شهيد مي گويد: «قبل از حرکت برای عملیات کربلای 10 در قرارگاه امیرالمؤمنین(ع) واقع در بانروشان ، پیش من آمد و پیراهنی از من خواست و گفت بعد از عملیات برمی گردانم، پیراهن را گرفت ولی پس از ساعتی آن را برگرداند!» ادامه اين خاطره را در نويد شاهد ايلام بخوانيد.
کد خبر: ۴۷۸۴۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
همه پنجشنبهها که فرصت میکردم، سر مزارش میرفتم، طوری شده بود که دیگه کسی در خانه ما این شهید را «سید ناصر سیاهپوش» خطاب نمیکردن و همه میگفتن "داداش ناصر" ... آنچه میخوانید بخشی از خاطرات لیلا قربانی از دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی(س) قزوین است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۷۷۵۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۰
شهید " کاظم فتحی زاده" فرمانده و مسئول واحد تخریب نام آور استان ایلام بود که هم در زمان جنگ از خود رشادت های بی نظیری به جای گذاشت و هم پس از جنگ و بالاخره همانطوری که خود پیش بینی کرده بود بر اثر انفجار مین ضد تانک تله ای توفیق شهادت یافت. نوید شاهد ایلام در سالگرد این شهید والامقام به بیان خاطره ای از همرزم شهید می پردازد.
کد خبر: ۴۷۶۲۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۵
مادر شهید "محسن عرب زاده نیاسر" میگوید: محسن تنها برای من یک فرزند نبود بلکه معلمی بود که از وی درس میگرفتم. درس شجاعت، شهامت و دین داری. نوید شاهد اصفهان به مناسبت سالگرد شهادت این شهید به معرفی این عزیز پرداخته است.
کد خبر: ۴۷۵۶۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۵
پدر شهید "مجید داییدایی" در مصاحبهای به بیان مقاومت شهید در مقابل مال دنیا میپردازد، که شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت میکنیم.
کد خبر: ۴۷۵۵۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۴
شهید «علیاصغر محمودی» از شهدای دوران دفاع مقدس است که در فاو به شهادت رسید. از او خاطره خودنوشتی به یادگار مانده است که در ادامه میخوانید.
کد خبر: ۴۷۵۵۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۴
همرزم شهید " حیات سروری" در بیان خاطره ای از شهید چنین می گوید:«شب قبل از عمليات، در شهر مريوان با چند تن از دوستان دور هم نشسته بوديم. جوانی خوشسيما با محاسنی كمپشت و چهرهای نورانی با لبانی خندان وارد شد كه كلاه حاجیها را بر سر داشت،تا آن لحظه او را نديده بودم ،یکی از بچه ها به او گفت آقای سروری نورانی شدهای! خبری هست!؟ خيلی مؤدبانه گفت: بله! فردا شهيد می شوم، براي همین آمدهام بگویم اين انگشتر را بعد از شهادتم به مادرم بدهید!»ادامه این خاطره زیبا را در نوید شاهد ایلام بخوانید.
کد خبر: ۴۷۵۴۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳
همرزم شهید "زین العابدین محمدی" میگوید: هرکس از خواب بیدار می شد پتویش را روی او می انداخت و او هم در آن گرما در زیر و تو مانده بود.
کد خبر: ۴۷۵۲۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۰
مادر شهید "جعفر مقدم" میگوید: ماه رمضان بود که یک نفر به مغازه می آید و جلوی چشم او روزه خواری می کند و همچنین سفارش کار می دهد.
کد خبر: ۴۷۵۲۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۰
شهید "ذبیح اله مقدم" کشاورزی منصف بود و همیشه به روزی دیگر افراد نیز فکر میکرد.
کد خبر: ۴۷۵۲۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۰
نقل می کنند که شهید "علی عباس خوز" قبل از شهادت به شوخی به مادرش گفت: « مادر جان خودت را آماده كن که همين روزها به جرگه مادران شهدا خواهی پيوست.» گرچه مادر آن روزها دل نگران سخن فرزندش شد اما به خوبی معنای این جمله را حس کرد، عباس او قرار بود آسمانی شود... جزئیات این خاطره را در نوید شاهد ایلام بخوانید.
کد خبر: ۴۷۵۲۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۰
مادر شهید "یوسفعلی لامعی" نقل می کند:«بعد از سیزده، چهارده سال چند تکه استخوان و پلاکش را آوردند و تشییع کردند. اما هنوز نمی توانم باور کنم که متعلق به او باشد. در خلوت هایم با خدا، از او می خواهم که پسرم برگردد...» نوید شاهد شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید والامقام دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۵۰۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۶
روایتی از شهید " نادر جعفری" فرمانده تیپ حضرت امیر(ع)
شهید " نادر جعفری" فرمانده تیپ حضرت امیر(ع) بود روز شهادت به نحو عجیبی حلالیت می طلبید یکی بچه ها با خنده به او گفت: نادر جان خبری شده؟ با لبخندی جواب داد«خدا را چه ديده ای شايد همين امروز شهيد شدم »در حین نگهبانی که جای خالی یکی از رزمنده ها را پر کرده بود به شهادت رسید و قصه شیرین زندگی نادر این چنین ناتمام ماند. ادامهاین خاطره زیبا در نوید شاهد ایلام بخوانید.
کد خبر: ۴۷۴۹۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۶
همرزم شهید "ابوالفضل نوری" میگوید: قرار شد تا دو و نیم نصف شب پنج نفره به قله برویم ساعت مقرر هر ۵ نفر حرکت کردیم حدود ساعت چهار و نیم صبح به قله رسیدیم. هوا تاریک روشن بود همه جا ساکت بود عراقیها خواب بودند.
کد خبر: ۴۷۴۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۵
همرزم شهید شهید "عباس نقی لو" میگوید: طبق معمول بعد از غذا مسواک و خمیر دندانش را برداشت تا مسواک بزند. بعد از مسواک زدن که از کنار آب بلند شد تا به طرف سنگر بیاید که همانجا پر کشید.
کد خبر: ۴۷۴۷۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۴
دختر شهید "حسین نقیلو" از پدر خود چنین میگوید: پدرم نقاشی آخرش را با خط خون کشید و من هنوزم که هنوز است دارم تلاش می کنم رمز نقشی را که در جبهه کشید بفهمم.
کد خبر: ۴۷۴۳۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۹
همسر شهید "حسین نجفی" چنین میگوید: تا نیمه های شب منتظر بودم که خبر دادند خیلی از رزمندهها را موقع برگشتن به مقر شان شهید کردند با خودم گفتم نکند حسین نیز شهید شده است؟.
کد خبر: ۴۷۴۱۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
همرزم شهید "ذبیح اله نجفلو" میگوید: در آخرین لحظات عزیمت کاروان خیبر ذبیحاله نجفلو مشغول نماز شد و فقط نماز مغرب را خواند و بعد از خوردن شام دیگر برای خواندن نماز عشا قیام نکرد.
کد خبر: ۴۷۴۰۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۵