شهید "محمدرضا میرکو" اهل سمنان است. او یکسال پس از شروع جنگ تحمیلی، بهمن ماه 1360 در دشت عباس بر اثر اصابت ترکش به قلب، آسمانی شد. این خاطرات از مادر وبرادر این شهید بزرگوار نقل شده و "ماجرای پذیرایی از ساواکی ها" یکی از این مجموعه خاطرات است که در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۴۷۴۴۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۸
به منزل مرحوم حاجی اسماعيل بابايی رفتم و خواستم تا از عباس كه در آن زمان فرمانده پايگاه هوايی اصفهان بود، بخواهد فرزندم را نزد خود به كارهای اداری و دفتری مشغول كند... آنچه میخوانید بخشی از خاطرات سرلشکر خلبان شهید «عباس بابایی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۷۴۳۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۷
علیرضا جامی میگوید: در سال ۱۳۶۵ من و عمو سلطان در عملیاتی با هم شرکت داشتیم، هوا خیلی سرد بود؛ و عمو سلطان با آب سرد غسل شهادت انجام داد، با خنده و شوخی به او گفتیم: «تو شهید نمیشوی، با آب سرد غسل نکن».
کد خبر: ۴۷۴۳۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۷
نوید شاهد استان کرمان، ویژه نامه سردار شهید «حاج یونس زنگی آبادی» که شامل مجموعه ای از مطالب زندگی نامه، وصیت نامه، آلبوم تصاویر و خاطرات این شهید است را در اختیار علاقه مندان قرار داده است.
کد خبر: ۴۷۴۲۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۶
در آن موقعیت حساس که همه از خیابانها فرار میکردند تا مورد ضرب و شتم قرار نگیرند، او با دقت قدم میزد و در صدد شناسایی نیروهای رژیم بود... ادامه این خاطره از همسر شهید « علیاصغر جمشیدی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۴۲۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۶
مادر شهید "موسی الرضا نورانی " در خاطره ای از فرزند شهیدش چنین بیان می کند : « از کودکی خیلی دلسوز بود. پدربزرگش شناسنامه اش را پنج سال بزرگ گرفت می گفت دوست دارم تا زنده ام عروسی اش را ببینم. پسرم بچه خوبی بود از بس خوب بود که هنوز بعد از چند سال عزادار او هستم وقتی به دنیا آمد مردم روستا می گفتند او یک فرشته است که به دنیا آمده است . »
کد خبر: ۴۷۴۲۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۶
خاطرات دکتر «کرامت یوسفی» از دوران دفاع مقدس؛
نيروهاي دمكرات و كومله تپه ی مشرف به بیمارستان الله اكبر را گرفتند، بيمارستان را محاصره كردند و به رگبار بستند، دقيقاً مثل زماني كه تگرگ روي شيرواني مي خورد و صدا مي دهد، گلوله به در و ديوار اتاق ما مي خورد.
کد خبر: ۴۷۴۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۵
خاطراتی پیرامون شهید «حسین نادری»؛
حسین لبخندي چاشني کلامش کرد و گفت: خستگي اي که رضاي خدا در آن باشد، خيلي شيرين است؛ اين شيريني هم براي همه قابل فهم نيست .
کد خبر: ۴۷۴۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۵
همسر شهید"خلیل الله بهرامی" نقل می کند:«گفتم: از جبهه برام بگو! گفت: خاطرات جبهه، مثل سیب است که مزه اش قابل حسه، ولی قابل بیان کردن نیست.» نوید شاهد سمنان به مناسبت شهادت این شهید بزرگوار شما را به مطالعه خاطراتی از ایشان دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۴۱۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
شهید "سیامک افرادی" شهیدی از خطه پایتخت ایران،تهران بزرگ است. او بهمن سال 64 در فاو عراق شربت شهادت نوشید. در ادامه نوید شاهد سمنان شما را به خواندن خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت می کند. این خاطرات از مادر،خواهر و همرزم این شهید گرانقدر نقل شده و "ماجرای اشک های ارزشمند" یکی از این مجموعه خاطرات است که در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۴۷۴۱۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
کتاب "در ویلای صدام" به قلم محمدرضا اسلامی، روایت تلفیقی دو آزاده گرانقدر، فریدون همتی و مصطفی امامی از جنگ تحمیلی و اردوگاه های صدام است.
کد خبر: ۴۷۴۰۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
سایت نوید شاهد استان کرمانشاه ویژه نامه شهید" حاج علی نور علیپور" که شامل مجموعه ای از زندگی نامه، وصیت نامه، خاطرات شهید و ... را در اختیار کاربران قرار داده است.
کد خبر: ۴۷۴۰۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
خاطراتی پیرامون شهید «علی ژاله»؛
به شهید «علی ژاله» ملتمسانه گفتم: «اگر سلمان بيمار شود، چه كسي او را به پزشك ميرساند؟» در جوابم با آرامش و مهرباني خاصي گفت: «مسألهي جبهه مهم تر از من و تو و فرزندانمان است.»
کد خبر: ۴۷۴۰۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
علی بخش حجتی پور، همرزم شهید" حاجیعلی نور علی پور" روایت می کند:(( گفت می خواهم اگر دشمن حمله کرد به چند طریق مقابله کنم تا فکرکنند تعداد ما زیاد است. اگر هم درگیری رخ داد تو به هیچ وجه اینجا نمان. من را جا بگذار و خودت با بولدوزر برگرد چون بولدوزر برای ما خیلی مهم است .))
کد خبر: ۴۷۴۰۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳
سردار شهید «ماشااله قربانپور» دوازدهم اسفند 1321، در روستای یزدلان ابوزیدآباد از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش میرزا، کشاورز بود. سال 45 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و سه دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت و سرانجام بيست و ششم دی 65، با سمت مسئول گردان زرهی لشگر 25 کربلا در شلمچه بر اثر اصابت ترکش شهيد شد. نوید شاهد اصفهان تصاویری از برگهای دفترچه خاطرات این شهید گرانقدر را منتشر کرد که در ادامه مشاهده میکنید.
کد خبر: ۴۷۴۰۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳
همسر شهید «نقدعلی الیاسی» در خصوص روایت خاطرات همسرش میگوید: ما همیشه 28 صفر برای امام حسن مجتبی (س) نذری میپختیم. بعد از شهادتش یک مدت، پختن حلیم را فراموش کردیم. همسایهامان در خواب دیده بود که منتظر حلیم نذری است. خواسته بود که ما دوباره حلیم نذری بدهیم.
کد خبر: ۴۷۴۰۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳
«یکسری از اسرای عراقی را سوار کمپرسی کردیم. یک بچه سیزده چهارده ساله را برای حفاظت از اسرا روی تاج کمپرسی گذاشته بودیم. زمانی که ماشین به طرف شهر در حال حرکت بود، این برادر از بالا پرت شد میان عراقی ها. آنها هم این بچه را بلند می کنند و دوباره او را می گذارند روی تاج کمپرسی.» آنچه خواندید مصاحبه رادیویی با شهید رضاعلی اعرابیان است که نوید شاهد سمنان شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۴۰۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳
سردار بحرینی،دوست و همرزم شهید" حاجیعلی نور علی پور " روایت می کند:(( مهترین ویژگی ای که شهید نور علی پور را بسیار متمایز کرده بود اعتقاد عمیق او به ولایت بود. ))
کد خبر: ۴۷۳۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳
«مصاحبه کننده پرسید:نماز ظهر چند رکعته؟ پاسخ داد: چهار رکعت. نماز مغرب؟ سه رکعت. نماز صبح؟ خوب دو رکعت. نماز شکسته عشا چند رکعته؟ دو رکعت. نماز شکسته مغرب چند رکعته؟ تأملی کرد و محکم جواب داد: خوب معلومه دو رکعت. همه خندیدیم. مصاحبه کننده گفت: اخوی! نماز مغرب شکسته نداره.» آنچه خواندید به نقل از برادر شهید "محمدرضا معینیان" است که نوید شاهد شما را به مطالعه این خاطره خواندنی دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۳۹۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳
همسر شهید "رمضانعلی ایزدی " در خاطراتی از شهید چنین بیان می کند : «رمضانعلی برایم خیلی نامه می نوشت به یاد دارم در نامه آخر نوشته بود در خواب حضرت علی (ع) را دیدم که فرمودند سه شب دیگر میهمان من هستی ، دیگر هم بعد از این نامه نامه دیگری دریافت نکردم و او میهمان مولایش علی (ع) شد.»
کد خبر: ۴۷۳۹۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳