نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات داد
مادر شهید "نجفعلی معینیان" نقل می کند: « در کلاس سوم ابتدایی درس می خواند. یک روز دوان دوان به خانه آمد. وقتی صدایم زد، گفتم:خوش خبر باشی! گفت:امروز داشتم یک گوشه نماز می خوندم. وقتی نمازم تموم شد، مدیر که گوشه ای ایستاده بود، جلو آمد و گفت: آفرین به تو! از فردا تو رو به عنوان امام جماعت مدرسه انتخاب می کنم.» نوید شاهد سمنان در دو بخش خاطراتی از این شهید بزرگوار را برای علاقمندان منتشر می کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات دعوت می کنیم.
کد خبر: ۴۷۳۲۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۶

لباس‌هایم را درآوردند و مرا به تخت فنری که هیچ چیز روی آن نبود، بستند و یک پریموس زیرتخت گذاشتند و آن را روشن کردند... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات مبارز انقلابی «سید احمد نصری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۷۳۲۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان مجموعه پوسترهای سردار مقاومت، حاوی خاطراتی از سپهبد شهید «حاج قاسم سلیمانی» را منتشر کرده است.
کد خبر: ۴۷۳۲۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

شهید "سيد حسن شاهچراغي" نهم بهمن 1331 در شهرستان دامغان به دنيا آمد.تا پايان سطح خارج در حوزه علميه درس خواند. ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. روحاني و نماينده مجلس شوراي اسلامي بود. مدتي به عنوان سرپرست مؤسسه كيهان فعاليت كرد. او يكم اسفند 1364 در بمباران هوایی اهواز هنگام بازديد از مناطق جنگي بر اثر حمله جنگنده ‏های عراقی شهید شد. پيكر وي را در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند. نوید شاهد سمنان گزیده ای از خاطرات این شهید والامقام را برای علاقمندان منتشر می کند که در قالب پوستر ارائه شده است.
کد خبر: ۴۷۳۱۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

همرزم شهید "علی اصغر اسماعیلی" در خاطره ای از این شهید بزرگوار چنین بیان می کند : « در آن زمان چون نيروهاي انقلابي کم بودند و بعضي از مردم از ترس رژيم شاهنشاهي از خانه ها بيرون نمي آمدند، دست خالي بودند و هيچگونه سلاح گرمي در اختيار نداشتند، مقابله با ماموران شاه و ايستادگي در برابر آنها کار سختي بود، به همين خاطر ما چند نفر، از جمله شهيد علي اصغر اسماعيلي و تعداد اندکي از مردم،براي جلوگيري و مقابله با نيروهاي شاه به سمت آشخانه حرکت کردیم! »
کد خبر: ۴۷۳۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

پوست کف پاهایم را شکافتند و تمام خون‌مردگی‌ها و حتی گوشت‌های پا را که بر اثر شدت ضربات فاسد و سیاه و به اصطلاح خود آنان چند طبقه شده بودن، کنده و خارج کردند... ادامه این خاطره از مرحوم آزاده و جانباز «محمدحسین خاکساران» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۳۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴

کد خبر: ۴۷۳۱۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴

کد خبر: ۴۷۳۱۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴

کد خبر: ۴۷۳۱۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴

کد خبر: ۴۷۳۱۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴

كتاب «خاطرات پرتقالى» روايت طنز آميزى از خاطرات شيرين رزمندگان مازندرانى در دفاع مقدس است كه با قلم شيواى «جواد صحرايى» به تحرير در آمده و توسط انتشارات «سوره مهر» در سال 1390 به چاپ رسيده است.
کد خبر: ۴۷۳۰۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴

شهید ستواندوم زرهی "محمدحسن بسائی" پیوسته در برابر تعدی هایی که در نظام طاغوت چه در ارتش و چه خارج از آن بر پیکر خود و جامعه فرود می آمد، رنج می برد و تا توان داشت در مقابل این ناملایمات مبارزه و ایستادگی می کرد و همیشه در ارتش طاغوت مورد آزار و اذیت قرار می گرفت. نوید شاهد آذربایجان غربی شما خوانندگان محترم را به مطالعه زندگی نامه این شهید گرانقدر دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۳۰۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴

از سوی انتشارات مقاومت به چاپ رسید؛
کتاب «صندوقچه گل رُز» به روایت خاطراتی از شهید مدافع حرم «ابوالفضل راه چمنی» نوشته «هاجر پورواجد» نویسنده حوزه ایثار و شهادت می باشد.
کد خبر: ۴۷۳۰۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴

کتاب زائر آسمانی روایتگر خاطراتی از روحانی شهید "حیدرعلی آزادی" است که با حمایت خانواده شهید آزادی به چاپ رسید.
کد خبر: ۴۷۳۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴

خاطراتی پیرامون شهید عباس رضایی:
عموی پدر من علاوه بر توزیع جزوه‌های انقلابی و اعلامیه‌های حضرت امام، اگر از روحانیون کسی برای سخنرانی به بزنجان می‌آمد، ایشان محل سکونت و پذیرایی از روحانی را مشخص می‌کرد و معمولاً منزل ما می‌آورد.
کد خبر: ۴۷۳۰۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴

اسدی تبری می‌زد توی گلوی من. بوکسور بود، دست‌های خیلی سنگینی داشت، وقتی یک سیلی می‌زد آدم به دیوار می‌خورد و برمی‌گشت...ادامه این خاطره از شهید «نصرت‌الله انصاری» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۳۰۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۳

«وقتی فصل کشاورزی تمام می‌شد و به اصطلاح خرمن گندم را جمع می کرد، مقداری از محصول را کنار می گذاشت و می‌گفت این زکات امسال است، بعد برای ادای زکات به قم سفر می‌کرد و از اینکه به چه کسی و به کجا تحویل می‌داد ما بی اطلاع بودیم. با شهر قم در ارتباط بود و بویژه در سال 1357 این ارتباط بیشتر شده بود ... » آنچه خواندید گوشه‌ای از خاطرات فرزند شهید قنبری است که نوید شاهد شما را به خواندن متن کامل این خاطره دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۷۳۰۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۳

کتاب «دختران هم شهید می‌شوند» داستان شهادت دختری ۱۳ ساله مشهدی است که به قلم آزاده فرزام نیا منتشر شده است.
کد خبر: ۴۷۳۰۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۳

مرضیه بریموندی همسر شهید" محمدجعفر بریموندی " روایت می کند: شهید را در خواب بیش از گذشته نورانی تر دیدم که با لباسی سفید داشت می رفت، به سمتش دویدم گفتم کجا می روی گفت باغ بهشت. که 18 روز بعد از دیدن این خواب خبر شهادتش را آوردند.
کد خبر: ۴۷۲۹۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۳

«برخی مواقع زندانی بدنش به خونریزی می‌افتاد، تکه تکه می‌شد ولی مانند شهید رجایی از نظر روانی یک خوشحالی در وجودش بود و همین شکنجه‌گر و بازجو را عصبانی می‌کرد... » آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی جانباز و آزاده سیاسی قبل از انقلاب "محمدیوسف باروتی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۷۲۹۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۲